آیا پرومتئوس یک فیلم لاوکرفتی است؟

بعد از هشت سال که دوباره برای تماشای فیلم پرومتئوس به خودم فرصت دادم، با آمادگی بیشتری به سراغش رفتم. این بار می‌دانستم که دنبال چه چیزی در این فیلم هستم. آن سال‌ها بعد از تماشای فیلم به دوستانم پیام دادم و نظرشان را پرسیدم. دوستانی که شیفته سینمای علمی تخیلی بودند. ولی نظر آنها جالب بود. خیلی‌هایشان با فیلم ارتباط نگرفته بودند و نیمی دیگر صرفاً فیلم را به خاطر اکشن آن دوست داشتند. ولی می‌خواهم آن پیش فرض‌ها را در این یادداشت بشکنم.

بعد از موفقیت فیلم اول سری بیگانه به کارگردانی ریدلی اسکات، بیشتر از سه دهه بعد اسکات تصمیم گرفت پیش درآمدی برای دنیایی که در آن سال‌ها به پرده سینما آورده بود بسازد. اختلاف من به عنوان دوستدار فیلم با بقیه از اینجا شروع می‌شود. انتظار همه این بود که مانند بقیه فیلم‌هایی که در ادامه فیلم بیگانه اصلی ساخته شده‌اند، این فیلم هم شامل صحنه‌های ترسناک بصری، اکشن سریع و زیاد و کشتار شخصیت‌ها باشد. ولی همین انتظار باعث شد تا آن دسته از افراد ناامید شوند. دلیلش دقیقاً در خود مسأله نهفته بود. این فیلم، آن فیلمی نبود که به خاطر آن انتظارات، زمان پای تماشایش صرف کنید.

در نقطه مقابل، اگر به دنبال فیلمی فلسفی می‌گردید که به سوال‌های بنیادی مثل «ما از کجا آمده‌ایم؟» و «چرا اینجا هستیم؟» بپردازد حتماً و قطعاً از فیلم پرومتئوس به خاطر داشتن صحنه‌های عجیب و اکشن بزرگ و جلوه‌های بصری چشم‌نواز لذت خواهید برد.

ولی من این یادداشت را برای مخاطبان لاوکرفتی می‌نویسم. پس سوال اصلی من این است: «آیا پرومتئوس یک فیلم لاوکرفتی است؟» به نظرم بله. قطعاً هست.

چه عاملی پرومتئوس را تبدیل به یک فیلم لاوکرفتی می‌کند؟ حقیقت این است که ما در این فیلم با چند درون مایه مهم دنیای لاوکرفت مواجه می‌شویم؛ کشف جواب این سوال که ما از کجا آمده‌ایم و چرا اینجا هستیم، و ترس رو در رو شدن با جواب این سوال. از خودمان می‌پرسیم که آیا خدا یا خالقی هست یا نه. مضمون دیگر لاوکرفتی نتایج دهشتناک برای سوال‌ها و جستجو برای دانش ممنوعه است… و بله، پرومتئوس همه این مضامین را در خود نهفته دارد.

برای برخی اثبات عدم وجود خالق هیجان آور است. ولی وقتی بفهمید خالقی وجود دارد… و از قضا دوست‌دار مخلوقش نیست، چه فکر می‌کنید اگر خدا را ملاقات کنید و او به شما و همه انسان‌ها بگوید که حاصل یک آزمایش شکست خورده هستید… و او تصمیم گرفته شما را نابود کند؟

حالا این حس وحشت و قطعاً از نوع ترس‌های لاوکرفتی است.

پیتر ویلند بعد از یک عمر تلاش برای یافتن پاسخ به سوالاتش در زندگی، بالاخره با خالق یا مهندسان بشر دیدار می‌کند و آنها به جای خوشامدگویی تصمیم می‌گیرند او را بکشند. وقتی به سختی نفس می‌کشد می‌گوید «آنجا واقعاً چیزی نیست». به عبارت بهتر نه تنها آنجا خالقی منتظر شما نایستاده تا بعد از مرگ شما را به سمت بهشت راهنمایی کند، بلکه مخلوق خودشان را نفرین می‌کنند؛ یعنی ما انسان‌ها را.

در واقع سایه‌ای از خدایان لاوکرفتی مخصوصاً آنهایی که در کوه‌های جنون وجود دارند.

وقتی ویلند می‌گوید آنجا چیزی نیست، مخلوق او دیوید جواب می‌دهد که می‌دانم. ویلند قبلاً دانش زیادی به این ربات اندرویدی منتقل کرده است. در گفتگویی که با هالووی (یکی از دانشمندان عازم در سفینه) داشت دیوید از او پرسید که در این مسیر برای پیدا کردن مهندسان (خالق) دنبال چه چیزی هستند؟

هالووی: چیزی که امیدوارم به دست بیاوریم، ملاقات با کسانی است که ما را آفریده‌اند. تا به جواب برسیم. اصلاً برای چه ما را در وهله اول به وجود آورده‌اند؟

دیوید: فکر می‌کنید مردمان شما من را برای چی به وجود آورده‌اند؟
هالووی: ما تو را ساختیم چون این امکان را داشتیم و می‌توانستیم.
دیوید: می‌توانی تصور کنی که این جواب چقدر می‌توانست ناامید کننده باشد اگر خالق شما همین جواب را برای‌تان داشت؟

فیلم پرومتئوس

پرومتئوس جواب‌های ساده‌ای ارائه نمی‌دهد. در واقع جواب‌های بسیار اندکی برای سوال‌ها دارد؛ دقیقاً مثل داستان‌های لاوکرفت. ولی فکر می‌کنم مهمترین درس ما از پرومتئوس این باشد؛ ممکن است زندگی به خودی خود بی‌معنا باشد، و حتی دردآور، ولی همانطور که دیوید بعد از تماشای فیلم «لارنس عربستان» جواب داد، شاید حیله اصلی اصلاً قرار نبود ما را این قدر به فکر فرو ببرد و باعث رنجش انسان باشد. شاید اصلاً معنای دیرینی به مقوله زندگی وجود نداشته باشد، ولی خود زندگی می‌تواند معانی مختلفی برای ما داشته باشد. همان معنی که ما به آن می‌دهیم.

بدون دیدگاه برای آیا پرومتئوس یک فیلم لاوکرفتی است؟

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *